مجاهد خلق بتول رجایی عضو ارشد شورای رهبری مجاهدین در ۲۳خردادماه 1391 در لیبرتی به درود حیات گفت و مجاهدان اشرف در لیبرتی یک مسئول والا مقام خود را از دست دادند.
مجاهد خلق بتول رجایی متولد سال ۱۳۳۲در آمل، مهندس کشاورزی و فوق‌لیسانس رشته خاکشناسی از دانشکده کشاورزی کرج بود
وی در ۲۴سالگی به مجاهدین پیوست و در کسوت مجاهد خلق ۳۵سال مبارزه انقلابی در برابر دو دیکتاتوری شاه و شیخ را بی‌وقفه ادامه داد و به‌عنوان یک مجاهد صدیق به درودحیات گفت

از جمله سوابق و مسئولیتهای بتول رجایی از اعضای ارشد شورای رهبری مجاهدین در دوران خمینی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
· در سال ۱۳۵۷ در جنبش ملی مجاهدین در آمل، به‌طور حرفه‌یی در بخشهای معلمین و دانش آموزی، به مجاهدت برخاست و در همین زمان مردم آمل او را به عضویت شورای شهر خود انتخاب کردند.
· بتول رجایی در شهرهای آمل، ساری، بابل و بابلسر مسئولیت بخشهای معلمین، کارمندان، دانش آموزی، محلات و بازار را برعهده داشت.
· این شیرزن قهرمان مجاهد، پس از ۳۰خرداد ۱۳۶۰به مبارزه انقلابی خود به‌طور مخفی ادامه داد، در اسفند ۶۲ به تشکیلات مجاهدین و نیروهای آزادیبخش در منطقه مرزی ایران و عراق و بعد از آن در تشکیلات مجاهدین در شهرهای کویته و کراچی و اسلام‌آباد پاکستان و متعاقباً به امور اداری ارتش آزادیبخش منتقل گردید.
· بتول رجایی، در جریان عملیات کبیر فروغ جاویدان مسئولیتهای گوناگونی برعهده داشت.
· وی در سال ۱۳۶۹ به عضویت هیأت اجرایی سازمان مجاهدین خلق ایران انتخاب شد
· خانم بتول رجایی در سال ۱۳۷۱ به عضویت شورای ملی مقاومت ایران در آمد
· وی در سال ۱۳۷۲به عضویت شورای رهبری مجاهدین برگزیده شد، در سال ۱۳۷۴معاون ارشد ستاد ارتش آزادیبخش گردید و  در سال۱۳۷۶مسئولیت تشکیلات مجاهدین را برعهده گرفت.
ستاره خیزترین آسمان، دو دیده توست
هماره ناب‌ترین واژگان چکیده توست
طلوع هست پس از هر شبی به هر افقی
ولی طلوع‌ شب این کران سپیده توست
شور اگر شور مجاهدی و عزم اگر عزم آزادی ایران از چنگال ولایت‌فقیه خون‌ریز است، پاسخ تنها در عزم سردارانی است چون مجاهد کبیر بتول رجایی.
همانها که با هوای مسعود، هزار هزار از شهرها و روستاهای ایران برخاستند، با پاکی مریم، بر همهٔ زنجیرها شوریدند و با ارادهٔ انقلاب، همهٔ توانمندیها را با شهامت و تهاجم به‌کار گرفتند و راه را تا نهایت فدا و صدق پیمودند.
بیست و سوم خرداد ۷سال از پرواز شیر آهن کوه زنی می‌گذرد که خدایش با امتحانی بسا بالاتر از شهادت او را آزمود و در مرتبت برتر صدیق، قرار داد و رستگار کرد.
أولـئک علیهم صلوات مّن رّبّهم ورحمه وأولـئک هم المهتدون
آنان که درود و رحمت خداوند برایشان باد و آنان هدایت یافتگانند
زنی اشرفی و پاک از سلاله مریم رهایی که طی 35سال نبرد رهایی‌بخش با دو دیکتاتوری، و پیمودن تمامی مدارج مبارزه انقلابی در منتهای سرفرازی و پس از ده سال پایداری پرشکوه، سرانجام در اوج صلابت و پاکباختگی با نفسی مطمئن به سوی رفیق اعلا پر کشید.
مجاهدی صمیمی، جدی، که در سخت‌ترین دورانها، شکافنده و جبر شکن و البته صبور، سرشار، مهربان و بی‌نام و نشان به پیش می‌تاخت و به راستی لنگری و تکیه گاهی برای تشکیلات مجاهدین بود.
او از تبار زنانی بود که با پذیرش مسئولیت انقلابی، دشواریهای طاقت‌فرسای مبارزه را با روحیه پولادین مقهور خود می‌کنند و مبشر رهایی از ستم سیاه آخوندی و تمامی قید و بندهای اسارت بار و بازدارنده هستند.
مجاهد صدیق بتول رجایی آن‌چنان در ارزشهای انقلاب مریم رهایی ذوب شده بود که خود به آموزگار فراموشی‌ناپذیر درسهای انقلاب تبدیل شد آن‌چنان‌که کمتر مجاهدی بود که از آموزشهای او سیراب نشده باشد.
امروز که لحظاتمان از یادش بارور می‌شود، گویی که با این سردار سر فراز، همهٔ تاریخچهٔ مبارزه با خمینی را مرور می‌کنیم.
آری! زمان، زمان یادآوری ارزشها و عزمها و اراده‌هایی هم‌چون ارادهٔ چنین سردارانی ست. همان اراده‌یی که تکان نمی‌خورد بل تمامیت دستگاه دشمن را می‌لرزاند.
این روزها که بیش از هر زمان زنگها برای سرنگونی خلیفه پلید ارتجاع به صدا درآمده و تب قیام و انقلاب بالا و بالاتر می‌گیرد، بی‌شک حضور سردارانی چون بتول رجایی را در صفوف این نبرد پرشکوه بیش‌ از‌ پیش احساس می‌کنیم.
و به‌راستی که در جهان امروز، تنها این عزم مجاهدگونه است که پاسخگوی خیانتها و رذالتها و جنایتهای جاری زمانه است.
پس یادش را در سالگرد پرکشیدنش گرامی می‌داریم و با تجدیدعهد با آرمانهای او و با تعهد به پیمودن راه، با اراده‌ای هم‌چون ارادهٔ او، خطاب به روح پرفتوحش که یکی از نمادها و الگوهای انقلاب مریم است می‌خوانیم:
تمام شعرهای جهان را شنیده‌ایم اما
تراش خورده‌ترین شعر آن قصیده توست.